الهه تجویز کرده بود ….
مناجات سیدمهدی شجاعی را می‌خواندم من هم کمی دخل‌وتصرف اش دادم به امید نیاز !
وقتی‌که “اسبی” در آستان “حسین"،به معرفتی چنان دست می‌یابد ، روا نیست که سالکان کوی او محروم از معرفت بمانند… مهربان عشق!! ” اسب تیزتک بیابانی” رم کرده‌است شکارش کن!
می گوید: ای خداوند تنهایی! آن زمان که همگان به انسان پشت می‌کنند تنها حضور تو تنهایی و طراوت می‌بخشد خودت را از ما دریغ نکن! بگذارم من هم بگویم اتفاقاً آن زمان که همگان به انسان روی کرده‌اند باز تنها و تنها حضور تو تنهایی قلبم را طراوت می‌بخشد!
ای خداوند نجابت! دختران تشیّع نجابت را از جانشان عزیزتر می دارند، جانشان را پیش‌مرگ نجابت شان قرار ده!
ای خدای عاطفه! عاطفه جویان ناکام را در همین جهان به سرانجام برسان! گفتم: آمین! مرغ آمین هم خندید
ای خدای قنوت تب‌دار! توچه نزدیکی آن زمان که دست‌ها به سوی تو بالا می‌آید، پای ما را از زمین بکن !..خدای مهربانم !انگشتهایت رازیر یال‌های اسب تیزتک زدی وبه باد سپردی و پشت زین ام را نوازش کردی! شیرین بود..ه سرت را نزدیک چشم‌هایم آوردی و من بودم و پلک فروافتاده و اشک!
نعمت انکسار دل را ارزانی داشتی! پیوندها نگسستم که دوس نداری بگسلم!
ای “خدای اشک “! اشک دوری حسین آب حیات است میان من و گریه فاصله مینداز !
دنیا حیرتکده است سهم ما را افزون کن!
فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی! که جز ولای توأم نیست هیچ دستاویز"”

   دوشنبه 1 اردیبهشت 1404نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

حس عجیبی است!دوست داشتنی است!وصف نشدنی است….
خودت ،و فقط برای خودت پسندیده میشوی.
یادم می‌آید دختر چابک و پرشورهفده ساله ای بودم توی کلاس طرح کاد که یکماه تابستان باید می آمدیم.معلم های موقت و زود گذر، وسطهای ترم یکروز استاد بازی بیست سئوالی گذاشت هر چه می‌گفتیم به جواب نمی‌رسیدیم! آخرین سئوالها استاد گفت یکی از خودتان است ، کلاس ۳۸ نفره! حالا تازه باید بگردیم کدامیک از ما است، آخر سئوال بیستم گفت ؛ میری است.
ناباورانه !_مورد نظر استادی که اصلا ارتباطی نگرفته بودم_ هم شوق زده و هم یکجورایی انگار خجالت کشیدم بین بچه ها! خودم نمیتونستم بپرسم چرا !ولی دوستان پرسیدن خانم چرا؟!گفت برای اینکه…..دیگر یادم نیست چها گفت ولی یادم است خودم را برای خودم توصیف کرد.
هر وقت تدریس میکردم ،دوستان می‌گفتند بشین فقط حرف بزن لازم نیست چی میگی،همین که می‌میبینیمت دوست داریم.هنگام تبلیغ بعد کلی مطلب علمی که برایش زحمت کشیده و پژوهش و جمع آوری و تنظیم و گویش مناسب مخاطب و فراز ها و فرود ها….اگه کسی میومد میگفت استاد ما شاءالله چقدر زیبا، چقدر قشنگ خوندید و….یکجورایی خوشمم نمی اومد…
دوست نداشتم این تعریف ها را.
ایندفعه نجابت و پوست سفید و چشم رنگی و قد بلند و وقار و جذبه ظاهرت و صدای سوزناک آواز و…نبود که بگویند دوست داشتنی هستی! این دفعه تورا نمی‌شناسند، تورا با چشم ظاهر یادشون نیست، حتی صدایت را در حد سلام و علیک نشنیده اند….ولی انگار بهتر از بیننده ها دیدنت،بهتر از شنیده ها شنیده اند تورا،بهتر از حس ، احساس کرده اند! کاش می شد عمق کلماتم را به اوج احساس کبوتران پرواز دهم و به دریای بیکران آب، آبی کنم…شور ببخشم،پرتاب کنم و قطره قطره شبنم را بر روی گلبرگ ها برقصانم!
وه ! چه وصف ناشدنی میشد و کشتار سینه کبود در میان رنگهای نادیدنی!
حالم خوش است برای اینکه خدای مهربانم دوباره با چیزی دارد امتحان می‌کند که باید برای نجات خودم و دوستدارانم اشک را برای #الهه ی اشک ،سیلاب کنم.
خدایا ماندگاری و درجات از توست،حب و سوز و اشتیاق و مهر و ماه شدن از توست.پناهم بده ای پناه دلداران.
#میری/ ساعت ۷صبح روز شنبه/۳۰ فروردین

   شنبه 30 فروردین 1404نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

?هدیه‌ی معنوی?

در حق دیگران دعا کن تا….


✍️مولایمان امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند:
?اگر شخصی در پشت سر برادر مؤمنش برای او دعا کند، از عرش ندا می‌شود:
برای تو صد هزار برابر مثل او است (صد هزار برابر برای تو است)

?این در حالی است که اگر برای خودش دعا می‌کرد، فقط به اندازه همان یک دعایش به او داده می‌شد.
?پس دعای تضمین شده‌ای که صد هزار برابر آن داده می‌شود، بهتر است از دعایی (دعای شخص دعاکننده برای خود) که معلوم نیست مستجاب بشود یا نشود.

?من لایحضره الفقیه، ج2، ص212

1643053243photo_2022-01-24_11-37-41.jpg

   دوشنبه 4 بهمن 1400نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

دوباره می نویسمت ….

دوباره خواهم نوشت که زندگی همچون دوچرخه سواری است که گاه کندیا تند می‌شود ولی، در حرکت است. اما اگر مدت زیادی متوقف شود حتما  سقوط میکند.

دوچرخه سواری را دوست دارم 

اگر چه گاه کند و گاه تند .

از ایستادن طولانی بی زارم .از توقف فراری ام.

اما حرکت ، دوست داشتنی است.

از میان تمام حرکتهای دنیا ، حرکت بسوی اربعینی شدن ، دوست داشتنی ترین ها است.

دوباره می نویسمت ای عشق.

دوباره ، باره های تو ، زیبایی های حیات من است.

#اربعین#دلنوشته#عشق#نوشتن#دوچرخه#زندگی#حرکت

   سه شنبه 23 شهریور 1400نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

فرازهایی از دعای ندبه (در خطاب به حضرت مهدی (علیه‌السلام)):

هَلْ إِلَيْكَ يَا ابْنَ أَحْمَدَ سَبِيلٌ فَتُلْقَى،
هَلْ يَتَّصِلُ يَوْمُنَا مِنْكَ بِغَدِهِ فَنَحْظَى،
مَتَى نَرِدُ مَنَاهِلَكَ الرَّوِيَّةَ فَنَرْوَى،
مَتَى نَنْتَفِعُ‏ مِنْ عَذْبِ مَائِكَ فَقَدْ طَالَ الصَّدَى،
مَتَى نُغَادِيكَ وَ نُرَاوِحُكَ فَنُقِرَّ عَيْناً،
مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاكَ وَ قَدْ نَشَرْتَ لِوَاءَ النَّصْرِ تُرَى،
أَ تَرَانَا نَحُفُّ بِكَ وَ أَنْتَ تَؤُمُّ الْمَلَأَ وَ قَدْ مَلَأْتَ الْأَرْضَ عَدْلًا،
وَ أَذَقْتَ أَعْدَاءَكَ هَوَاناً وَ عِقَاباً وَ أَبَرْتَ الْعُتَاةَ وَ جَحَدَةَ الْحَقِّ وَ قَطَعْتَ دَابِرَ الْمُتَكَبِّرِينَ وَ اجْتَثَثْتَ أُصُولَ الظَّالِمِينَ،
وَ نَحْنُ نَقُولُ:
?الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِين‏.?

آیا به سوی شما ای فرزند پیغمبر راهی هست تا ملاقات با شما حاصل شود؟
آیا روز فراق و جدایی ما به فردای وصال شما متصل می‌شود تا (از شما) بهره‌‌مند و کامیاب شویم؟
چه موقع به سرچشمه‌‌های آب علم و حکمت شما وارد می‌‌شویم تا سیراب شویم؟
چه موقع از آب گوارای علم و حکمت شما بهره‌‌مند می‌‌شویم که واقعا تشنگی شدید (ما) طولانی شده است؟
چه موقع صبح و شب شما را خواهیم دید تا چشمان‌مان روشن شود؟
چه موقع می‌‌شود که شما ما را ببینید و ما شما را ببینیم در حالی که پرچم پیروزی را به اهتزاز در آورده‌‌اید و آن دیده می‌‌شود؟
آیا (روزی می‌‌شود) که شما ما را ببینید در حالی که دور شما جمع شده‌‌ایم و شما امام و پیشوای مردم هستید و زمین را پر از عدل کرده‌‌اید،
و دشمنان‌تان را خواری و زبونی و کیفر چشانده‌، و سرکشان و منکران حق را نابود کرده‌، و ریشۀ متکبران را قطع نموده و اساس ستمگران را ریشه‌کن کرده‌‌اید،
و (در آن زمان است که) ما می‌‌گوییم:
?الحمد لله رب العالمین.?


موضوعات: به سوی ظهور
   یکشنبه 1 اردیبهشت 1398نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

1 3 4 5